واژه انبياء جمع نبىّ از مادّه نَبَأ به معناى خبردهنده از جانب
خداوند يا از نَبْوَه به معناى والايى و رفعت است.
[1] در اصطلاح قرآن، چنانكه از آياتى مانند 163 سوره نساء برمىآيد،
نبى كسى است كه خداوند او را برگزيده و به او وحى مىكند. در اين مدخل، از آياتى
استفاده مىشود كه به صورت جمع، از انبيا ياد مىكند، يا به طور كلّى به بحث انبيا
نظر دارد يا گروهى از انبيا را نام برده است؛ اما آيات مربوط به يكايك انبيا در
جاى خود مطرح شده است. در اين مدخل از واژههاى «رُسُل» و «نبأ» و برخى مشتقّات
آنها، «اصطفاء»، «اجتباء» و نيز آياتى كه بيانگر مقام نبوّت است استفاده شده است.
اهمّ عناوين: احتجاج انبيا، اختيارات انبيا، اسوه بودن انبيا،
اصلاحات انبيا، اطاعت از انبيا، امّتها و انبيا، امداد به انبيا، انبيا و آيات
خدا، بشارتهاى انبيا، بعثت انبيا، پيروان انبيا، پيروزى انبيا، تعاليم انبيا،
تكذيب انبيا، تكلّم خدا با انبيا، حسابرسى از انبيا، دشمنان انبيا، رسالت انبيا،
سيره انبيا، كفر به انبيا، مشكلات انبيا.
آرزوهاى انبيا
1) كوشش شيطان براى منحرف كردن آرزوهاى انبيا:
وما أرسلنا من قبلك من رّسول ولا نبىّ إلّاإذا تمنّى ألقى
الشّيطن فى أمنيّته ....
حج (22) 52
2) بىاثر شدن كوشش شيطان براى منحرف كردن آرزوهاى انبيا با يارى
خداوند:
وما أرسلنا من قبلك من رّسول ولا نبىّ إلّاإذا تمنّى ألقى
الشّيطن فى أمنيّته فينسخ اللّه ما يلقى الشّيطن ثمّ يحكم اللّه ءايته ....
حج (22) 52
3) بىاثر شدن كوشش شيطان براى منحرف كردن آرزوهاى انبيا، جلوهاى از
علم و حكمت خداوند:
وما أرسلنا من قبلك من رّسول ولا نبىّ إلّاإذا تمنّى ألقى
الشّيطن فى أمنيّته فينسخ اللّه ما يلقى الشّيطن ثمّ يحكم اللّه ءايته واللّه عليم
حكيم.
حج (22) 52
نيز---) همين مدخل، دعاى انبيا
اجرت انبيا---) همين مدخل، فضايلانبيا، اخلاص
احتجاج انبيا
روش احتجاج انبيا
4) استفاده انبيا از براهين روشن و آشكار در استدلالهاى خويش:
... قل قد جآءكم رسل مّن قبلى بالبيّنت وبالّذى قلتم ...* فإن كذّبوك فقد كذّب رسل مّن قبلك جآءو بالبيّنت والزّبر والكتب
المنير.