14) وجود روحيّه انحصارطلبى در يهود در حدّ اختصاص دادن همه منافع
مادّى و معنوى به خود:
ألم تر إلى الّذين أوتوا نصيبا مّن الكتب يؤمنون بالجبت والطغوت
...* أولئك الّذين لعنهم اللّه ومن يلعن اللّه فلن تجد له نصيرا* أم لهم نصيب مّن الملك فإذا لّايؤتون النَّاس نقيرا* أم يحسدون النّاس على مآ ءاتيهم اللّه من فضله ....[1]
نساء (4) 51- 54
اندرز---) موعظه
اندوه---) حزن
انديشه---) تفكّر
انذار
انذار، از ريشه «نذر» گزارش و ابلاغى است كه با ترساندن همراه باشد. [2] در انذار، سه ويژگى وجود دارد كه سبب
تمايز آن با تخويف شده است: الف) انگيزه در انذار، فقط محبّت و علاقه و احسان به
فردِ انذار شده است؛ [3]
ب) انذار، همراه با بيان شىء مورد انذار است؛
[4] ج) انذار، بيم دادن به وسيله سخن است؛
[5] در حالى كه تخويف در مقايسه با هر يك از سه مورد، عموميّت دارد. در
اين مدخل، از واژههاى «انذار»، «تحذير»، «خوف» و نيز از سياق آيات استفاده شده
است.
سأصليه سقر*
وما أدرلك ما سقر* لاتبقى ولاتذر*
لوّاحة لّلبشر* إنّها لإحدى الكبر*
نذيرا لّلبشر.
مدثر (74) 26- 29 و 35 و 36
2. قرآن
2) قرآن، وسيله انذار و هشدار به انسانها:
... وأوحى إلىّ هذا القرءان لأنذركم به ....
انعام (6) 19
وهذا كتب أنزلنه مبارك مّصدّقالّذى بين يديه ولتنذر أمّ القرى
ومن حولها ....[6]
انعام (6) 92
[1] مقصود از «النّاس» غير يهودياناند و «أم يحسدون النّاس» در
آيه 54 شاهد بر اين است؛ بنابراين، معناى جمله «فإذا ...» چنين مىشود: يهوديان،
منافع مادّى و معنوى را از ديگران دريغ مىورزند و در انحصار خويش نگه مىدارند.