از صلح حديبيّه از شوهران خود بريده و به مشركان پيوستند و پيامبر
صلى الله عليه و آله مهريّه آنان را از غنايم جنگى پرداخت.[1]
هند بنت عتبه
هند بنت عتبة بن ربيعه، همسر ابوسفيان، مادر معاويه، از
شركتكنندگان در غزوه احُد و تهييجكنندگان مشركان در اين غزوه بود و پس از باز
كردن شكم حمزه و درآوردن جگر آن حضرت آن را به دهان گرفت. وى در سال فتح مكّه
اسلام را پذيرفت.[2] بنا بر نقل برخى مفسّران، آيه 12
ممتحنه (60) درباره وى و ديگر زنان است كه جهت بيعت خدمت پيامبراكرم صلى الله عليه
و آله رسيدند و پيامبر صلى الله عليه و آله با شرايطى با آنان بيعت نمود.[3]
هو/ اسماوصفات
هو «كنايه» از اسم «اللّه» است «هو» گرچه مطلق است، ولى چون
مشاراليه آن معيّن است، لذا نيازى به مميّز ندارد.[4] برخى در توجيه آن گفتهاند: كلمه مبارك «هو» يك هويّت ظاهر در
مظاهر است و اين همه اسما، قائم به يك حقيقت محيط قاهرند،[5] لذا در دعاى تعليمى خضر عليه السلام به اميرالمؤمنين عليه السلام
مىخوانيم: «يا هو، يا من لا هو الّا هود».[6]
هواپرستى---) نفس
هود (عليهالسّلام)
نَسَب هود عليه السلام به نوح نبى عليه السلام مىرسد. خداوند او
را براى هدايت و راهنمايى قوم عاد- كه بتپرست و ستمگر و متجبّر بودند- فرستاد و
آنان را به توحيد دعوت كرد. آن حضرت در ميان قومش به ايمان به خدا و كثرت عبادت
ممتاز بود. وى مجمع همه خصال پسنديده، همراه حسن خلق، جمال منظر، طهارت حسب و نسب
و صاحب سكينت و وقار بود و از جهت خَلق و خُلق، خيلى شبيه آدم عليه السلام يا جدّش
نوح عليه السلام بود. وى از پيامبران عرب بود و اولين كسى بود كه به عربيت سخن
گفت. وى مأمور هدايت قوم عاد شد. قوم عاد بعد از قوم نوح سكّان داران زمين بودند.
آنها 13 قبيله بودند كه به ثروت و قوّت جسمى و طول عمر و جسيم بودن بدن و طول قامت
بين همه معروف بودند. آنان بتهايى چون «يغوث» و «ودّ» و «نسر» را مىپرستيدند.
نزديك پنجاه سال آن حضرت آنها را از بت پرستى و ظلم و منكرات باز مىداشت، ولى
توجه نمىكردند و پيوسته وى را تكذيب كرده، مورد تمسخر قرار مىدادند. وقتى آن
جناب از
[1] . مجمعالبيان، ج 9-/ 10، ص 413؛ الكشاف، ج 4، ص 519.
[2] . الاستيعاب، ج 4، ص 474؛ اسدالغابه، ج 7، ص 281؛ الاصابه، ج
8، ص 346.
[3] . جامعالبيان، ج 14، جزء 28، ص 99؛ مجمعالبيان، ج 9-/ 10، ص
414؛ معالمالتنزيل، بغوى، ج 4، ص 305.