نَخله، مكانى بين مكّه و طائف است.[2] پيامبر صلى الله عليه و آله پس از غزوه بدر اولى سريّهاى به
فرماندهى عبدالله بن جحش در طلب كاروان تجارى قريش به اين مكان اعزام داشت. در آن
جا بود كه سپاه اسلام با كاروان تجارى قريش درگير شدند و يكى از آنان را كشته،
برخى را اسير كردند و همراه با غنايم به مدينه بازگشتند.[3]
ندامت
ندامت به معناى پشيمان شدن، حالت افسوس و دريغ است كه بر اثر فوت
مقصود عارض مىشود،[4]
حسرت خوردن از تغيير و تحوّل در رأى و نظر نسبت به چيزى كه از دست داده است،[5] انصراف و انزجار مطلق نسبت به هر
آنچه در مقام نيّت و عمل از وى سرزده است.[6] در اين مدخل مقصود از آن معناى عامّ و كلّىاش مىباشد و از
واژههايى چون «ندم»،
«ليت»، «ويل»، «يعضُّ» و بعضى از جملات مثل «ناكسوا رؤوسهم عند ربّهم ...»
استفاده شده است.
اهمّ عناوين: عوامل ندامت و نادمان.
عوامل ندامت
1. استكبار
1. استكبار در برابر آيات الهى، عامل ندامت در قيامت:
أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ
اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ.
زمر (39) 56
[1] . مقصود از آيه، تعجّبانگيز بودن جايگاه اصحابمشئمه در نگونبختى
و سختى است. (روحالمعانى، ج 15، جزء 27، ص 201)