1) ارزشمندى اسبان تندرو و چابك، در نظر سليمان (ع):
و وهبنا لداود سليمن ...* إذ عرض عليه بالعشىّ الصَّفنت الجياد* فقال إنّى أحببت حبّ الخير عن ذكر ربّى حتّى توارت بالحجاب* ردّوها علىّ فطفق مسحا بالسّوق والأعناق.
3) اسب، بهرغم ارزشمندى، متاعى دنيايى و كمارزشتر از پاداش الهى:
زيّن للنّاس حبّ الشّهوت من النّساء ... والخيل المسوّمة ... ذلك
متع الحيوة الدّنيا واللّه عنده حسن الماب.
آلعمران (3) 14
اسب در تاريخ
4) نشانهگذارى اسبها در زمانهاى گذشته:
زيّن للنّاس حبّ الشّهوت من النّساء ... والخيل المسوّمة ....[2]
آلعمران (3) 14
5) استفاده از اسب در دوران سليمان (ع):
و وهبنا لداود سليمن ...* إذ عرض عليه بالعشىّ الصَّفنت الجياد.
ص (38) 30 و 31
6) اسب، حيوانى مفيد و كارآمد در جنگهاى صدر اسلام:
وأعدّوا لهم مّا استطعتم مّن قوّة ومن رّباط الخيل ترهبون به
عدوّ اللّه وعدوّكم وءاخرين من دونهم ....
انفال (8) 60
والعديت ضبحا*
فالموريت قدحا* فالمغيرت صبحا*
فأثرن به نقعا* فوسطن به جمعا.
عاديات (100) 1- 5
اسبهاى سليمان (ع)
7) سليمان (ع) داراى اسبان چابك و تيزرو:
و وهبنا لداود سليمن ...* إذ عرض عليه بالعشىّ الصَّفنت الجياد.[3]
ص (38) 30 و 31
8) رژه و عبور اسبان چابك و تيزرو از برابر سليمان (ع) هنگام عصر:
و وهبنا لداود سليمن ...* إذ عرض عليه بالعشىّ الصَّفنت الجياد* فقال إنّى أحببت حبّ الخير عن ذكر ربّى حتّى توارت بالحجاب.[4]
ص (38) 30- 32
[1] درباره «والعاديات ضبحاً» سه احتمال ذكر كردهاند: اسبهاى مجاهدان،
و شتران كه به جنگ بدر مىرفتند و شتران حاجيان. (مجمعالبيان، ذيل آيه) برداشت
بنابر احتمال اوّل و با توجه به سوگند خدا به آنها است.
[2] «مسوّمه» احتمال دارد از «سوم» به معناى چريدن و از «سُومه و
سيمه» به ضم سين، به معناى علامت و نشانه باشد. (لسانالعرب) برداشت ياد شده،
بنابر احتمال دوم است.
[3] «جياد» جمع «جواد»، به اسبانى مىگويند كه با تمام توان خود
مىدوند. (مفردات راغب)
[4] عبور اسبان، از جمله «عرض عليه» قابل استفاده است. برداشت
مربوط، مبتنى بر اين است كه ضمير «توارت» به «الصافات الجياد» برگردد. برخى
مفسّران نيز نقل كردهاند: سليمان (ع) پس از نماز، بر تختش مىنشست و اسبان را از
برابر او عبور مىدادند. مقصود از «العشى» آخر روز است. (مجمعالبيان، ذيل آيه)