مدحهاى خدا---) اسما و صفات، خدا، مدح خدا، حمد، حمد خدا
مُدْرك/ اسما و صفات
اين صفت فعلى الهى از باب افعال [ادراك] به معناى دريابنده و دريافت
است و براى خداوند در قرآن يك بار آمده است.
[1] اين صفت الهى به صورت مطلق (مدرِك) و مضاف (مدرك الهاربين) در ادعيه
آمده است. [2]
... وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ ....
انعام (6) 103
مدلج بن عمرو
مورّخان و مفسّران آيه 58 نور (24) را كه بيانگر استيذان بردگان به
هنگام ورود به خلوتگاه صاحبان خود است را در ارتباط با مدلج دانستهاند و
گفتهاند: او در حالى كه غلامى بيش نبود بدون اجازه وارد بر عُمر شد و عمر را در
حالتى مكشوف مشاهده نمود. [3]
مديريّت
مديريّت در لغت به معناى مدير بودن و مديرى است [4] و در اصطلاح براى آن تعاريف گوناگونى
ارائه شده است. برخى آن را هنر دانسته و گفتهاند: هنر مديريّت عبارت است از
هدايت، ايجاد هماهنگى و نظارت بر تعداد زيادى از افراد، براى نيل به هدف يا مقصودى
معيّن، [5] و بعضى آن را تركيبى از علم و هنر
دانسته و گفتهاند: [مديريّت] علم و هنر متشكّل و هماهنگ كردن، رهبرى و مهار
فعاليّتهاى دستهجمعى براى نيل به هدفهاى مطلوب با حداكثر كارآيى. [6] برخى ديگر آن را روش و تكنيك اداره
امور دانسته و گفتهاند: مديريّت، عبارت است از كاربرد تكنيكهاى مختلف براى اداره
امور يك گروه انسانى و هماهنگ نمودن كليّه فعاليّتهاى يك سازمان براى نيل به هدف
معيّن و مشخص، و راهنمايى و راهبرى رهبران سازمان كه آنها را مديران و يا سرپرستان
مىنامند. [7] در اينجا صرف نظر از اينكه مديريّت،
هنر است يا علم و هنر يا روش و تكنيكهاى خاصّ اداره امور، مجموعه اطّلاعاتى كه از
آيات قرآن درباره آن قابل استفاده است جمعآورى شده و از واژههاى «امام»، مشتقّات
«ولىّ» و جملاتى مانند «إنّ اللّه يأمركم أن تؤدّوا الأمانات إلى أهلها» استفاده
گرديده است.