اين صفت فعلى الهى از باب افعال [اضحاك] به معناى خنداندن و به خنده
در آوردن است و در قرآن تنها يك بار در مورد خداوند، درباره انسان بيان شده است.
اين صفت الهى به صورت اسمى نيز در ادعيه از زبان معصومين عليهم
السلام آمده است. [1]
وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى.
نجم (53) 43
مُضَر (قبيله)
مُضَر از قبايل عدنانى عرب بودهاند،
[2] برخى نيز آنان را از اعراب قديمى و از نسل هود دانستهاند. [3] انتساب آنان به مضر بن نزار است و
طوايف غَطفَان، بنىثعلبه، بنى مُرّة و ... از تيرههاى مضر مىباشند. [4] برخى مفسّران، مقصود از «اميّين» در
آيه 2 سوره جمعه (62) را قبايل عرب، از جمله مضر دانستهاند.
[5]
مضغه---) جنين
مُضلّ/ اسماوصفات
اين صفت فعلى الهى از باب افعال [اضلال] به معناى گمراه كردن، نابود
ساختن و ضايع كردن است. كاربرد اين صفت در قرآن عمدتاً درباره كسانى است كه حالت
انحراف دارند. امّا چگونه خداوند فردى را گمراه مىكند؟ آيا او را رها مىكند، يا
حكم به ضلالت او مىنمايد يا او را عذاب مىكند و يا .... به هر حال آنچه مسلّم
است تمامى گمراهيهايى كه خداوند به خود منسوب نموده قبلًا در عبد مهيّا بوده و
خداوند او را با ميل خود گمراه كرده است. اين صفت 31 بار در مورد خداوند آمده است. [6] اين صفت الهى از زبان معصومين عليهم
السلام در روايات و ادعيه نيز به صورت اسمى آمده است.
[7]