قُلْ لا أَجِدُ فِي ما أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّماً عَلى طاعِمٍ
يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً ... فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ
غَفُورٌ رَحِيمٌ.
انعام (6) 145
[1] . «باغ» از «بغى» به معناى طلب است، (لسانالعرب، ج 1، ص 455،
«بغا») به قرينه جملات قبل يعنى «غير طالب للإضطرار»، بنابراين كسى كه خود را
مضطرّ كند مشمول حكم آيه نيست
[2] . فعل مجهول «اضطرّ» و «أضطررتم» و نيز قيد «غير باغ و لا عاد»
نشان مىدهد كه جواز استفاده از محرّمات در حال اضطرار، مخصوص زمانى است كه بدون
اختيار عارض كسى شود، نه اينكه انسان خود را از روى عمد و اختيار مضطرّ سازد
[3] . در روايتى از امام باقر عليه السلام آمده كه منظور از «غير
متجانف» اين است كه از روى تعمّد بر گناه نباشد. (تفسير قمى، ج 1، ص 162؛ البرهان،
ج 2، ص 247، ح 1)