(1) . غرض از داستان موسى عليه السلام تسليت و دلدارى به پيامبر
صلى الله عليه و آله نسبت به تكذيب و انكار قوم او است كه قوم موسى هم نسبت به او
چنين بودند. (فتحالقدير، ج 2، ص 528؛ تفسير التحريروالتنوير، ج 6، جزء 12، ص 169)
(2) . برداشت ياد شده مقتضاى ارتباط ميان «ما أكثر النّاس ...» با
خصوص مكر برادران يوسف، عليه وى [و هم يمكرون] است و به اين نكته اشاره دارد كه
اى پيامبر! آنان كه فرزندان يعقوب پيامبر بودند با پدر و برادرشان آنگونه رفتار
كردند، پس مبادا از ايمان نياوردن مردم اندوهگين باشى و خود را مقصّر پندارى، چرا
كه اكثر مردم حقناپذيرند.
(3) . چند روزى وحى بر پيامبر صلى الله عليه و آله قطع شد. مشركان
گفتند: پروردگارش او [محمّد صلى الله عليه و آله] را رها كرده است. اين آيات براى
تسلّا دادن به آن حضرت نازل شد. (الميزان، ج 20، ص 310)