گرسنگى، يعنى: گرسنه بودن، احتياج به خوردن داشتن[4] و در مقابل سيرى است،[5] در اين مدخل از واژه «جوع»، «طعام»، «مخمصه» و جملاتى مثل «لايحض
على طعام المسكين» و «افيضو علينا مما رزقكم الله» استفاده شده است.
[1] . «مقمعه» مفرد «مقامع» به معناى گرز و عمود آهنين است كه بر
سر زده مىشود. (لسانالعرب، ج 11، ص 306، «قمع»)
[2] . «فى ربّهم» يعنى «فى دين ربّهم». (مجمعالبيان، ج 7-/ 8، ص
124؛ بحرالعلوم، ج 2، ص 453)
[3] . «فى ربّهم» يعنى در ذات و صفات خدا. روايت شدهاست كه
اهلكتاب گفتند: ما به خداوند شايستهتريم و كتاب ما پيش از كتاب شما و پيامبر ما
پيش از پيامبر شما بوده است. مؤمنان گفتند: ما به خدا شايستهتريم كه به محمّد صلى
الله عليه و آله ايمان آورديم و به پيامبر شما و به آنچه خدا به صورت كتاب نازل
كرده ايمان آورديم و شما [اهلكتاب] كتاب و پيامبر ما را مىشناسيد سپس او را رها
كرده، از روى حسادت به او كفر ورزيديد. (التفسير الكبير، ج 12، جزء 23، ص 20؛
انوارالتنزيل، ج 4، ص 68)