قمار (به كسر قاف) در لغت به معناى غلبه يكى بر ديگرى در بازى قمار
است، [5] نيز به معناى گرو گذاشتن در بازى با
آلات معروف برد و باخت است [6] و در اصطلاح فقه به مطلق گرو گذاشتن و غير آن در مقابل عوض، تعريف
شده است. [7] در اين مدخل از واژههاى «الميسر» و
«ازلام» استفاده شده است.
[1] . مقصود از «كلمات»، چيزهايى است كه خداوند توانايى آفرينش
آنها را دارد و مىتواند به آنها امر كند. (مجمعالبيان، ج 5-/ 6، ص 769)
[2] . قسم خدا به «قلم»، قسم به نعمت است. (الميزان، ج 19، ص 368)
[3] . «كرم» اگر وصف خدا واقع شود، مراد از آن، احسان و نعمت آشكار
خدا است. (مفردات، ص 707، «كرم»)
[4] . بنا بر قولى، مراد از «اقلام» قلمهايى بوده كه به وسيله آن،
تورات را مىنوشتند و به صورت تبرّك از آن در جريان قرعه براى تعيين كفالت مريم
عليها السلام استفاده كردند. (الكشّاف، ج 1، ص 362)