[1] . «و لو لا كلمة سبقت من ربّك لقضى بينهم» اشاره به اين است كه
اختلاف مردم در كتاب مورد دو قضاى الهى است كه يكى مقتضى حكم بين مردم در مورد
اختلافات آنها است و ديگرى اقتضا دارد كه خداوند مردم را تا روز قيامت از نعمتها
بهرهمند نمايد و بخاطر اعمالشان مجازات نكند و مقتضاى همه اينها تأخير انداختن
عذاب تا روز قيامت است. (الميزان، ج 11، ص 45)
[2] . سوره درباره تبعيد بنى نضير نازل شده است. (مجمع البيان، ج
3-/ 4، ص 386)
[3] . «قول» در اين آيه و آيات مشابه همان امر الهى است و اين قول
از نظر حكم و قضا مقصود است و اراده و قضاء الهى واحد است از طرف ديگر قول و كلمه
نيز همان اراده و قضاء است و كلمه قول خاص الهى مىباشد. (الميزان، ج 12، ص 248-/
249)
[4] . جمله «اهبطوا بعضكم ...» حكايت از قضاى الهى نسبت به دشمنى
ابليس با آدم عليه السلام دارد. (الميزان، ج 1، ص 132)
[5] . مراد از «ليقضى اللّه امراً كان مفعولًا» ذلّت مشركان جنگ
بدر است. (مجمعالبيان، ج 3-/ 4، ص 839؛ معالمالتنزيل، بغوى، ج 2، ص 298)
[6] . مراد از «ضربت عليهم المسكنة» سرنوشت ذلّتبار يهوديان، در
پى كفر آنان است. (تفسير التحريروالتنوير، ج 3، جزء 4، ص 194)
[7] . جمله «اهبطوا ...» حكايت از قضاى خداوند دارد، و همچنين
زندگى مدّتدار انسانها قضاى الهى است. (الميزان، ج 1، ص 132)