4. نفى هرگونه فراموشى از خداوند، از طرف موسى عليه السلام، هنگام
رويارويى با فرعون:
اذْهَبْ أَنْتَ وَ
أَخُوكَ بِآياتِي ... اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ
... قالَ عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي فِي كِتابٍ لا يَضِلُّ رَبِّي وَ
لا يَنْسى.آيت الله هاشمى رفسنجانى و برخى از
محققان مركز فرهنگ ومعارف قرآن، فرهنگ قرآن، 33جلد، موسسه بوستان كتاب - قم، چاپ:
اول، 1384.
طه (20) 42 و 43 و 52
5. راه نداشتن فراموشى در ذات مقدّس خداوند، پشتوانه حقّانيّت
گزارشهاى قرآن از تاريخ پيامبران:
وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ ... وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا.[1]
مريم (19) 64
6. پيامبراكرم صلى الله عليه و آله مصون از هرگونه سهو و نسيان در
تعاليم الهى:
سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى.
اعلى (87) 6
7. قرائت قرآن از ناحيه خداوند به پيامبر صلى الله عليه و آله عامل
مصونيّت آن حضرت از فراموشى:
12. درخواست رفع مؤاخذه از سوى مسلمانان، نسبت به انجام ندادن و ترك
تكاليف و آثار آن از روى فراموشى:
... رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ
نَسِينا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا
[1] . با توجّه به سياق آيات كه درباره تاريخ پيامبران است، چنين
برداشتى صورت گرفت
[2] . حرف «فاء» جمله «فلاتنسى» را بر «سنقرئك» تفريع كرده است و
برداشت بر اين مبنا است
[3] . از وعده الهى در آيه مىتوان نگرانى پيامبر صلى الله عليه و
آله را نسبت به فراموشى قرآن فهميد، چنان كه بعضى از مفسّران گفتهاند: پيامبر صلى
الله عليه و آله از ترس اينكه آيات و قرآن را فراموش كند وقتى كه جبرئيل آيهاى بر
او نازل مىكرد، علاوه بر همراهى با وى دوباره از اوّل، آيه را قبل از پايان رسيدن
وحى از سوى جبرئيل مىخواند تا دچار فراموشى نشود. (الميزان، ج 20، ص 266-/ 267)
[4] . بنا بر يك احتمال، جمله «واذكر» استينافيّه است و بنا بر اين
احتمال چند معنا مىتواند داشته باشد. يكى از آنها معناى ياد شده است.
(مجمعالبيان، ج 5-/ 6، ص 712)
[5] . مراد از «نسوا ما ذكّروا» مواعظ خداوند است. (تفسيرالصافى، ج
2، ص 120؛ تفسير مقاتل، ج 1، ص 561)