responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : مرکز فرهنگ و معارف قرآن    جلد : 22  صفحه : 74

حَلِيمٍ‌ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَرى‌ فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَرى‌ قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ ... وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ. [1]

صافّات (37) 83 و 101 و 102 و 107

5. مال‌

57. پرداخت مال به صورت فديه از طرف زن به شوهر، به منظور گرفتن طلاق از وى، هنگام ترس از مخالفت با حدود خداوند:

الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسانٍ وَ لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً إِلَّا أَنْ يَخافا أَلَّا يُقِيما حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيما حُدُودَ اللَّهِ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ‌ ....

بقره (2) 229

نيز--) همين مدخل، فديه اسيران، فديه در بنى‌اسرائيل، فديه در طلاق، فديه در قيامت‌

فراموشى‌

فراموشى در عربى، معادل نسيان است و به معناى از يادرفتگى، حالت فراموشكار، [2] غفلت انسان از چيزى است كه قبلًا آن را به ياد داشته است. اين فراموشى گاهى به صورت طبيعى است، همانند آيه 61 سوره كهف (18): «نسيا حوتهما» و گاهى بر اثر اعراض و توجه و اشتغال به امور مادى و دنيايى است كه انسان را از وظيفه‌اى كه خداوند به آن يادآور شده بود باز مى‌دارد، چنانكه در آيه شريفه 57 كهف (18) آمده است: «فاعرض عنها و نسى ما قدّمت يداه». آنچه از آيات، بيانگر مذمّت و يا مؤاخذه بر فراموشى است در رابطه با جهت دوم است. [3] در اين مدخل از واژه «نسى» و سياق بعضى آيات استفاده شده است.

اهمّ عناوين: حكم فراموشى، فراموشكاران، فراموشى انسان، فراموشى خدا.

آرزوى فراموشى‌

1. مريم عليها السلام آرزوكننده فراموشى خويش از اذهان (مردم)، هنگام زايمان:

فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكاناً قَصِيًّا فَأَجاءَهَا الْمَخاضُ إِلى‌ جِذْعِ النَّخْلَةِ قالَتْ يا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هذا وَ كُنْتُ نَسْياً مَنْسِيًّا.

مريم (19) 22 و 23

ادّعاى فراموشى‌

2. ادّعاى دروغين سامرى در مورد فراموشى موسى عليه السلام نسبت به پروردگار، در پى معرّفى گوساله به جاى خداى بنى‌اسرائيل و موسى عليه السلام:

قالُوا ما أَخْلَفْنا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنا وَ لكِنَّا حُمِّلْنا أَوْزاراً مِنْ زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْناها فَكَذلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُ‌ ... فَقالُوا هذا إِلهُكُمْ وَ إِلهُ مُوسى‌ فَنَسِيَ. [4]

طه (20) 87 و 88


[1] . ذبيح، اسماعيل عليه السلام بود كه جبرئيل قوچى را با عنوان‌فدا به جاى ذبح آن حضرت از نزد خداى سبحان آورد. (الميزان، ج 17، ص 153؛ التفسير المنير، ج 23، ص 122 و 127)

[2] . لغت‌نامه، ج 10، ص 15015، «فراموشى»

[3] . التحقيق، ج 12، ص 114-/ 115، «نسى»

[4] . بنا بر احتمالى، مقصود از «نسى» موسى عليه السلام است كه خداوند از زبان سامرى نقل مى‌كند كه آن حضرت پروردگار خود را فراموش نموده است. (جامع‌البيان، ج 9، جزء 16، ص 250-/ 251)

نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : مرکز فرهنگ و معارف قرآن    جلد : 22  صفحه : 74
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست