عدل نقيض جور و ستم است.[3] معناى مادّه آن [عدل]
حدّ وسط بين افراط و تفريط است بهگونهاى كه در آن هيچ زياده و نقصان نباشد.[4] عدالت، لفظى است كه اقتضاى معناى
برابرى دارد.[5] در اين مدخل از واژه «عدل» و مشتقّات آن و جملاتى كه مفيد اين
معنا باشد، استفاده شده است.
اهمّ عناوين: آثار عدالت، اجراى عدالت، اهمّيّت عدالت و
عدالتخواهان.
آثار عدالت
1. اثبات توحيد
1. حاكميّت قسط و عدل بر نظام عالم، نمايانگر توحيد و يگانگى خداوند:
شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ
وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ
الْحَكِيمُ.[6]
آلعمران (3) 18
[1] . جمله «أعجمىّ و عربىّ» يعنى اگر قرآن به زبان عجم نازل
مىشد، عربها مىگفتند: كتاب اعجمى براى مخاطبان عربى و عربزبانها! كه تنافى بين
كلام و مخاطب است. (الميزان، ج 17، ص 398)
[2] . از امام صادق عليه السلام روايت شده كه «شعوب» از عجم و
«قبائل» از عرب است. (مجمعالبيان، ج 9-/ 10، ص 207)