11) يك ششم اموال ميّت، سهمالارثِ يگانه برادر مادرى، در صورت نبودن
پدر، مادر و فرزند براى ميّت:
... وإن كان رجل يورث كللة أو امرأة وله أخ أو أخت فلكلّ وحد
مّنهما السّدس ....[1]
نساء (4) 12
12) برادران و خواهران ميّت، وارث تمام اموال وى در صورت نبودن فرزند
و پدر و مادر براى ميّت:
يستفتونك قل اللّه يفتيكم فى الكللة إن امرؤا هلك ليس له ولد وله
أخت فلها نصف ما ترك وهو يرثهآ إن لّم يكن لّها ولد فإن كانتا اثنتين فلهما
الثّلثان ممّا ترك وإن كانوا إخوة رّجالًا ونسآءً فللذّكر مثل حظّ الأنثيين ....[2]
نساء (4) 176
13) تمام اموال ميّت، (به فرض ورود) سهمالارث چند يا يك برادر (پدرى
يا پدر- مادرى) در صورت نبود پدر و مادر و فرزند براى ميّت:
يستفتونك قل اللّه يفتيكم فى الكللة إن امرؤا هلك ليس له ولد وله
أخت فلها نصف ما ترك ... فإن كانتا اثنتين فلهما الثّلثان ممّا ترك وإن كانوا إخوة
رّجالًا ونسآءً فللذّكر مثل حظّ الأنثيين ....
نساء (4) 176
14) سهمالارث هر يك از برادران (پدرى يا پدر- مادرى) ميّت، دو برابر
سهمالارث هر يك از خواهران (پدرى يا پدر- مادرى) او در صورت نبودن پدر و مادر و
فرزند براى ميّت:
يستفتونك قل اللّه يفتيكم فى الكللة إن امرؤا هلك ليس له ولد وله
أخت فلها نصف ما ترك وهو يرثهآ إن لّم يكن لّها ولد فإن كانتا اثنتين فلهما
الثّلثان ممّا ترك وإن كانوا إخوة رّجالًا ونسآءً فللذّكر مثل حظّ الأنثيين ....
نساء (4) 176
15) ارث نبردن برادران، با وجود پدر و مادر يا فرزند براى ميّت:
... فإن لّم يكن لّه ولد و ورثه أبواه فلأمّه الثّلث فإن كان له
إخوة فلأمّه السّدس ....
نساء (4) 11
16) مساوى بودن سهمالارث برادران:
... وإن كانوا إخوة رّجالًا ونسآءً فللذّكر مثل حظّ الأنثيين
....
نساء (4) 176
[1] منظور از برادر و خواهر در آيه، اين است كه آنان حتماً از طرف
مادر با ميت برادر و خواهر باشند. (كافى، ج 7، ص 101، ح 3؛ نورالثقلين، ذيل آيه)
[2] با توجّه به يكى از معانى كلاله (ميّتِ بدون پدر، مادر و
فرزند) و ذيل آيه كه درباره چگونگى تقسيم ارث است، مىتوان استفاده كرد كه فرض
مسأله در كلاله، ميّتى است كه پدر، مادر و فرزند ندارد. گفتنى است براى «كلالة» در
لغت، دو معنا ذكر شده است: 1. ميّت بدون پدر و فرزند (مجمعالبيان، ذيل آيه) يا
ميّتى كه پدر و فرزند نداشته باشد و وارث او برادر و خواهرش باشند (لسانالعرب) 2.
برادر و خواهرى كه از برادر خود ارث مىبرند؛ البتّه در روايات امامان (ع)، كلاله
به اين معنا هم بهكار رفته است. (نورالثقلين، ذيل آيه)