ابر توده و اجتماع ذرات بخار آب
[1] است كه از آن در قرآن با واژههايى مانند «سَحاب»، «غمام»، «مُزْن»
ياد شده است؛ چنانكه از برخى كلمات در موارد خاص مانند «سماء»، «ظُلّة»،
«مُعْصرات» و «عارض» و «صَيّب» نيز مىتوان معناى ابر را استفاده كرد.
اهمّ عناوين: ابر عذاب، ابر و باد، ابرها در آستانه قيامت، ابرهاى
بارانزا، پيدايش ابرها، حركت ابرها، نقش ابرها.
ابر از آيات خدا---) آيات خدا، آيات آفاقى، ابرها
ابر سايهافكن
1) منّت خدا بر بنىاسرائيل با فرستادن ابر سايهگستر بر آنان:
وإذ قلتم يموسى لن نّؤمن لك حتّى نرى اللّه جهرة فأخذتكم
الصَّعقة وأنتم تنظرون*
و ظلّلنا عليكم الغمام.
بقره (2) 55 و 57
... وأوحينآ إلى موسى إذ استسقه قومه ... وظلّلنا عليهم الغمم.
اعراف (7) 160
ابر عذاب
2) عذاب كردن اصحاب ايكه (قوم شعيب) با ابر:
كذّب أصحب ليكة المرسلين* إذ قال لهم شعيب ألاتتّقون* فكذّبوه فأخذهم عذاب يوم الظّلّة ....[2]
شعراء (26) 176 و 177 و 189
3) تودههاى ابرگونه، حامل عذاب الهى براى قوم عاد:
واذكر أخا عاد إذ أنذر قومه بالأحقاف ... ألّاتعبدوا إلّااللّه
إنّى أخاف عليكم عذاب يوم عظيم*
فلمّا رأوه عارضا مّستقبل أوديتهم قالوا هذا عارض مّمطرنا بل هو ما استعجلتم به ريح
فيها عذاب أليم.[3]
احقاف (46) 21 و 24
4) تهديد پيروان شيطان به عذاب الهى و نابودى آنان با قطعههايى از
ابر:
يأيّها الّذين ءامنوا ... و لا تتّبعوا خطوت الشّيطن إنّه لكم
عدوٌّ مّبين* فإن زللتم مّن بعد ما جاءتكم البيّنت فاعلموا أنّ اللّه عزيز
حكيم* هل ينظرون إلّاأن يأتيهم اللَّه فى ظلل مّن الغمام والملئكة
وقضى الأمر ....[4]
بقره (2) 208- 210
ابر و باد
5) باد، عامل فشردهشدن ابرها ونزول باران در پى آن:
[2] «ظلّة» به معناى ابر سايهانداز است و بيشتر در موارد
ناخوشايند بكار مىرود. (مفردات راغب)
[3] عارض در اينجا به معناى ابر است. (مفردات راغب)
[4] در جمله «هل ينظرون» دو احتمال وجود دارد: 1. تهديد پيروان
شيطان به عذاب؛ 2. انتظار آنان براى فرود آمدن خداوند و ملائكه در قالب جسمانى نزد
آنان. برداشت، بنا بر احتمال اوّل است. «ظُلل» جمع «ظُلة» به معناى ابر سايهانداز
است و بيشتر در امور ناخوشايند به كار مىرود. (مفردات راغب)
[5] «معصرات» احتمال دارد اشاره به ابرها باشد كه بر اثر فشار به
يكديگر، بارندگى را در پى دارند و احتمال دارد اشاره به بادها باشد كه عامل فشار
بر ابرها هستند و در نتيجه سبب نزول باران مىشوند، در اين صورت، «من» به معناى
«باء»، و برداشت، براساس همين احتمال دوم است. (الكشّاف، ذيل آيه)