طآئِفة مّنكم وطآئِفة قد أهمّتهم أنفسهم يظنّون باللّه غير الحقّ
ظنّ الجهليّة يقولون هل لّنا من الأمر من شىء ... يخْفون فى أنفسهم مّا لايبْدون
لك يقولون لوْ كان لنا من الْأمْر شىء مّا قتلنا ههنا ....[1]
آلعمران (3) 154
روحيّه مؤمنان در غزوه احد
84) تزلزل روحيّه برخى از پيكارگران احد بر اثر شايعه قتل پيامبر
(ص):
وما محمّد إلّارسول قد خلت من قبله الرّسل أفإين مّات أو قتل
انقلبتم على أعقبكم ومن ينقلب على عقبيه فلن يضرّ اللّه شيا وسيجزى اللّه
الشَّكرين.
آلعمران (3) 144
85) تقويت روحيّه پيكارگران احد، از سوى پيامبر (ص):
إذ تقول للمؤمنين ألن يكفيكم أن يمدّكم ربّكم بثلثة ءالف مّن
الملئكة منزلين.
آلعمران (3) 124
86) دلجويى پيامبر (ص) از مؤمنان حاضر در جنگ احد:
ولاتهنوا ولاتحزنوا وأنتم الأعلون إن كنتم مّؤمنين.[2]
آلعمران (3) 139
سرزنش مؤمنان در غزوه احد
87) سرزنش مجاهدان غزوه احد، به سبب يأس آنان از امدادهاى غيبى
خداوند:
إذ تقول للمؤمنين ألن يكفيكم أن يمدّكم ربّكم بثلثة ءالف مّن
الملئكة منزلين.[3]
آلعمران (3) 124
88) سرزنش برخى از مؤمنان شهادتطلب به خاطر سستى آنان در غزوه احد:
ولقد كنتم تمنّون الموت من قبل أن تلقوه فقد رأيتموه وأنتم
تنظرون.
آلعمران (3) 143
89) سرزنش مجاهدان غزوه احد به جهت سستى در كارزار علىرغم مشاهده
يارى الهى در غزوه بدر:
إذ همّت طّآئِفتان منكم أن تفشلا واللّه وليّهما وعلى اللّه
فليتوكّل المؤمنون*
ولقد نصركم اللّهببدر وأنت م أذلّة فاتّقوا اللّه لعلّكم تشكرون.[4]
آلعمران (3) 122 و 123
شهادتطلبى مؤمنان در غزوه احد
90) مسلمانان آخرتطلب و خداخواه احد، مشتاقان شهادت و رهسپار به سوى
قتلگاه خويش:
... قل لّو كنتم فى بيوتكم لبرز الّذين كتب عليهم القتل إلى
مضاجعهم ....[5]
آلعمران (3) 154
[1] مقصود از «امر» در آيه پيروزى است كه مسلمانان آن را حق مسلّم
خود مىدانستند و چنين گمان مىكردند كه چون مسلمان هستند، امكان مغلوبيّت و شكست
براى آنان وجود ندارد. زيرا گمان مىكردند، حق هرگز مغلوب نمىشود و پيروان آن نيز
دچار شكست نخواهند شد؛ ولى اين گمان باطل بوده و از سنخ افكار دوره جاهليّت شمرده
مىشود. (الميزان، ذيل آيه)
[2] اين آيه به منظور دلجويى از مؤمنان حاضر در جنگ احد نازل شده
است. (اسبابالنّزول، ص 106)
[3] لحن آيه با كلمه استفهام، بر توبيخ كسانى دلالت دارد كه در
نبردها و رويارويى با دشمنان دين، به رغم وعدههاى الهى به امداد آنان، دچار دلهره
و يأس مىشوند و سستى مىورزند.
[4] لحن آيه، حكايت از سرزنش مسلمانانى دارد كه در جنگ احد، به
سستى و نافرمانى تصميم گرفتند.
[5] اين كه خداوند خروج براى شهادت را به خود مبارزان نسبت داد،
اشاره به اشتياق آنان براى مرگ در راه خدا دارد و كاربرد كلمه «مضجع» (خوابگاه) به
جاى قتلگاه، مؤيّد اين معنا است.