responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : مرکز فرهنگ و معارف قرآن    جلد : 18  صفحه : 469

وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ‌ ... [1]

مائده (5) 4

7. حلال بودن صيد درّندگان شكارى تعليم‌ديده:

يَسْئَلُونَكَ ما ذا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ‌ ... [2]

مائده (5) 4

8. لزوم آموختن برخى دستورات تذكيه، به سگان و درّندگان شكارى:

يَسْئَلُونَكَ ما ذا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ‌ ... [3]

مائده (5) 4

9. حلال نبودن صيد سگ شكارى، در صورت خوردن سگ شكارى از آن:

يَسْئَلُونَكَ ما ذا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ‌ ... [4]

مائده (5) 4

10. حلال نبودن شكار صيد شده، با سگ غيرشكارى:

يَسْئَلُونَكَ ما ذا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ‌ ... [5]

مائده (5) 4

11. حرمت صيد شكار شده با درّندگان تعليم نديده، جز در صورت تذكيه آن:

حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ‌ ... وَ ما أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا ما ذَكَّيْتُمْ‌ ... [6]

مائده (5) 3

نيز--) همين مدخل، استفاده از صيد حرام، بسمله در صيد و صيد خشكى و صيد ماهى‌

استفاده از صيد حرام‌

12. حليّت حيوان شكار شده با درّندگان (تعليم‌نديده) در حال اضطرار:

حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ‌ ... وَ ما أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا ما ذَكَّيْتُمْ‌ ...

فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَ‌


[1] . برخى گفته‌اند: مقصود از «الجوارح»، خصوص سگهاى‌شكارى است، نه غير آن و از معصومين عليهم السلام نقل شده كه «جوارح» خصوص سگهاى تعليم‌ديده است. اين نظر را قيد «مكلبين» كه پس از آن آمده، تأييد مى‌كند. (مجمع‌البيان، ج 3-/ 4، ص 249؛ زبدةالبيان، ص 795)

[2] . برخى مفسّران مانند طبرى ترجيح داده‌اند كه «الجوارح» هر درّنده شكارى، اعمّ از پرنده و غير آن است كه شكار آن حلال است، به شرط تعليم‌ديده بودنشان. (جامع‌البيان، ج 4، جزء 6، ص 118) مقدّس اردبيلى رحمه الله اين احتمال را كه مقصود از «جوارح»، مطلق حيوانات شكارى، و ذكر سگ از باب غلبه باشد مطرح كرده، ولى آن را ردّ كرده و گفته خلاف ظاهر و خلاف مذهب اصحاب و روايات است. (زبدةالبيان، ص 794)

[3] . مقصود از «ممّا علّمكم اللَّه» به مناسبت مورد، دستورات‌ذبح و تذكيه حيوان است و «من» در «ممّا علّمكم» براى تبعيض است؛ يعنى برخى از دستورات تذكيه را به سگان و درّندگان شكارى تعليم دهيد

[4] . «ممّا أمسكن عليكم» دلالت دارد كه اگر سگ شكارى ازصيد بخورد آن صيد حرام است، زيرا در اين صورت شكار را براى خود گرفته است، نه براى صاحبش. (جامع‌البيان، ج 4، جزء 6، ص 131-/ 133؛ مجمع‌البيان، ج 3-/ 4، ص 250)

[5] . «تعلّمونهنّ» دلالت دارد كه شكار سگ غير شكارى درصورت تذكيه نشدن، حرام است. (زبدةالبيان، ص 795؛ مجمع‌البيان، ج 3-/ 4، ص 249)

[6] . مقصود از «ما أكل السّبع» صيدهاى درّندگان تعليم‌نديده‌است. (جامع‌البيان، ج 4، جزء 6، ص 95)

نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : مرکز فرهنگ و معارف قرآن    جلد : 18  صفحه : 469
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست