سنگ به تودههاى بزرگ و سخت معدنى و طبيعى [گويند] كه داراى ساختمانى صلب و املاح و عناصر معدنى يا آتشفشانى و يا
رسوبى [است] كه جزو ساختمان پوسته جامد زمين محسوبند[1] و مراد از سنگريزه، ريگ، رمل، خردهسنگ و پارهسنگ است.[2]
[3] . مقصود از «فالموريات قدحا» اسبهايى است كه درجنگ در راه خدا
مىدوند و نعل آنها با برخورد با سنگهاى زمين جرقّهاى ايجاد مىشود.
(مجمعالبيان، ج 9-/ 10، ص 803)
[4] . فاعل «قال» ابراهيم عليه السلام است كه در آيات قبل آمده است
و «تنحتون» شامل بتهاى سنگى و چوبى هر دو مىشود. (همان، ج 7-/ 8، ص 703؛
جامعالبيان، ج 12، جزء 23، ص 88، ح 22594)
[5] . «انصاب» و «نُصب» بتهاى سنگى است كه اعراب، آنها را پرستش
نموده، براى آنها قربانى مىكردند. (مفردات، ص 807، «نصب»)
[6] . «انصاب» و «نُصب» بتهاى سنگى است كه اعراب، آنها را پرستش
نموده، براى آنها قربانى مىكردند. (مفردات، ص 807، «نصب»)