responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : مرکز فرهنگ و معارف قرآن    جلد : 13  صفحه : 371

كرده، آنها را پاره مى‌كند؛ همانند شير و پلنگ. [1] در اين‌ مدخل از واژه‌ «سبع»، «قسورة» و «جوارح» استفاده شده است.

تعليم درّنده‌

1. حيوانات درّنده، موجوداتى قابل تعليم و فرمانبرى:

... وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ مُكَلِّبِينَ‌ ... [2]

مائده (5) 4

شكار درّنده‌

2. حرمت استفاده از شكارهاى درّنده، در صورت عدم تذكيه آنها پيش از مرگ:

حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ‌ ... وَ ما أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا ما ذَكَّيْتُمْ‌ ....

مائده (5) 3

3. حلّيّت شكارهاى درّندگان، در صورت تذكيه آنها قبل از مرگ:

حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ‌ ... وَ ما أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا ما ذَكَّيْتُمْ‌ ....

مائده (5) 3

4. جواز استفاده از مرده شكار درّنده، در حال اضطرار و عدم تعمد به گناه:

حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ‌ ... وَ ما أَكَلَ السَّبُعُ‌ ... فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ. [3]

مائده (5) 3

5. استفاده از گوشت شكارهاى درّنده بدون تذكيه، موجب فسق و خروج از طاعت خداوند:

حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ‌ ... وَ ما أَكَلَ السَّبُعُ‌ ... ذلِكُمْ فِسْقٌ‌ ... [4]

مائده (5) 3

6. جواز استفاده از شكار درّنده تعليم ديده بدون تذكيه، در صورت بردن نام خدا، به هنگام فرستادن آن براى شكار:

يَسْئَلُونَكَ ما ذا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَ اذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ.

مائده (5) 4

فرار از درّنده‌

7. رويگردانى كافران از قرآن، همچون فرار گورخر از شير درّنده:

فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ‌ كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ.

مدثر (74) 49-/ 51

نيز--) سگ‌

دِرو

در اين مدخل از واژه‌ «حصد» و مشتقّات آن استفاده شده است.


[1] . لغت‌نامه، ج 7، ص 9370، «درّنده»؛ لسان‌العرب، ج 6، ص 157، «السَبُع»

[2] . «جوارح» جمع «جارحه» به هر حيوان درّنده گفته‌مى‌شود. (مفردات، ص 191، مادّه «جرح»)

[3] . از امام باقر عليه السلام در توضيح «غير متجانف» در آيه مزبور، روايت شده: جواز استفاده منوط به اين است كه غير مُتعمد به گناه باشد. (تفسير قمى، ج 1، ص 162) يعنى: مقدّمات اضطرار را خود فراهم نكرده باشد و يا در صورت اضطرار زياده‌روى نكند و يا در سفر حرامى مضطر نشده باشد و .... (مجمع‌البيان، ج 3- 4، ص 247)

[4] . بنا بر اينكه «ذلكم» اشاره به جميع عناوين ياد شده در آيه باشد. (مجمع‌البيان، ج 3- 4، ص 245)

نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : مرکز فرهنگ و معارف قرآن    جلد : 13  صفحه : 371
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست