بدين جهت، آخرت، «دارالقرار» ناميده شده كه بهشت و اهل آن و جهنّم
و اهلش در آن استقرار مىيابند.[1] اين واژه يك بار در قرآن آمده است:
... وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دارُ الْقَرارِ.
غافر (40) 39
دارالمتّقين
دارالمتّقين، بهشت است كه انسانهاى با تقوا و مطيع خدا در آن وارد
مىشوند. نيز گفته شده، دارالمتّقين، «جنّات عدن» يا بنا بر قولى ديگر همين دنيا
است، زيرا مردم در اين دنيا به سبب اعمالشان به پاداش و جزا مىرسند.[2] «دارالمتّقين»، يك بار در قرآن
آمده است:
... وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقِينَ.
نحل (16) 30
دارالمقامه
دارالمقامه، بهشت است[3] كه افراد در آن اقامت هميشگى پيدا مىكنند و از آنجا به جاى
ديگرى منتقل نمىشوند[4]
و مرگ به سراغ آنان نمىآيد.[5] اين واژه يك بار در قرآن آمده است:
الَّذِي أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ
....
فاطر (35) 35
دارالندوه
--) ليلةالمبيت
داستان
--) قصّه در قرآن
داعى/ اسماوصفات
داعى، اسم فاعل از «دعا، يدعو» صفت فعل الهى به معناى «خواننده به
سوى سعادت و روز رستاخيز» است.[6] فعل آن در قرآن، در موارد متعدّدى به خداوند نسبت داده شده است؛
همچون:
... وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ
....
بقره (2) 221
وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلى دارِ السَّلامِ
....
يونس (10) 25
دافع/ اسماوصفات
اين صفت فعلى الهى به معناى دور كردن و ردّ كردن و بازداشتن است.[7] اين صفت الهى يك بار در قرآن آمده
است: