[1] . منظور از «فرو رفتن خورشيد در چشمهاى گلآلود و لجن» اين
است كه در نظر ذوالقرنين چنين مىآمد كه در آن چشمه فرو مىرود، نه اينكه حقيقتاً
چنين باشد. (روحالمعانى، ج 9، جزء 16، ص 46؛ الميزان، ج 13، ص 360)
[2] . مقصود از «وجدها تغرب ...» اين است كه ذىالقرنين پس از
توقّف در ساحل دريا از وجود خشكى و آبادانى در ماوراى نقطه سفرش قطع اميد كرد،
گويا خورشيد در دريا غروب مىكرد، چون افق بر دريا منطبق شده بود. (الميزان، ج 13،
ص 360)