responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : مرکز فرهنگ و معارف قرآن    جلد : 12  صفحه : 117

حلق‌

اصل حلق به معناى عضو معروف (گلو) است و سپس در بريدن و كوتاه كردن مو به كار رفته است‌ [1] و در اينجا معناى اصطلاحى آن، كه تراشيدن سر و از اعمال حج و عمره است، مقصود مى‌باشد و از واژه‌ «حلق» استفاده شده است.

احكام حلق‌

1. حرمت تراشيدن سر (حلق) بر مُحْرِم محصور، قبل از ذبح قربانى در جايگاه خودش:

... فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ‌ ... [2]

بقره (2) 196

2. حرمت تراشيدن سر (حلق) بر مُحْرِمانِ همراه دارنده قربانى، پيش از قربانى كردن:

... فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ‌ ... [3]

بقره (2) 196

3. جواز تراشيدن سر (حلق) بر مُحْرِم بيمار، پيش از قربانى با پرداخت فديه:

... وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ‌ ... [4]

بقره (2) 196

4. جواز تراشيدن سر، پيش از قربانى بر مُحْرِم معذور (كسى كه در سر ناراحتى دارد) با پرداخت فديه:

... وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ ... [5]

بقره (2) 196

5. تراشيدن سر (حلق) پس از قربانى، راه خروج از احرام حج:

... فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ‌ ... [6]

بقره (2) 196

نيز--) همين مدخل، حلق در حجّ‌


[1] . مفردات، ص 253، «حلق»

[2] . طبق مذهب شيعه اماميّه، محلّ قربانى براى حاجى محصور بر اثر بيمارى، حرم و براى محصور بر اثر جلوگيرى دشمن، مكانى است كه محصور شده؛ چنانكه رسول خدا صلى الله عليه و آله در سال حديبيّه، قربانى خود را در همان محلّ نحر كرد با اينكه بنا بر قولى، حديبيّه جزء حرم نيست. (مجمع‌البيان، ج 1-/ 2، ص 519)

[3] . امام صادق عليه السلام از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل كرده‌اند: حاجى نمى‌تواند مُحِلّ بشود، به دليل قربانى كه همراه اوست، زيرا خداوند فرمود: لاتحلقوا رءوسكم (الكافى، ج 4، ص 249، ح 6؛ علل‌الشّرايع، ج 2، ص 414، ح 3) و در تفسير جمله «حتّى‌ يبلغ الهدى محلّه» گفته شده: تا اينكه قربانى [اگر شتر است‌] نحر يا [اگر شتر نيست‌] ذبح شود. (مجمع‌البيان، ج 1-/ 2، ص 519)

[4] . مقصود از مريض، به قرينه «أو به أذى من رأسه» مرضى‌است كه مداواى آن در گرو تراشيدن سر باشد. منظور از «به أذى» آزارى است كه از غير ناحيه مرض، همانند وجود حشرات در موهاى مُحْرِم باشد. (الميزان، ج 2، ص 76)

[5] . همان‌

[6] . همان‌

نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : مرکز فرهنگ و معارف قرآن    جلد : 12  صفحه : 117
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست