955. انفال، داراى مصاديق متعدّد (درّهها، كوهها، جنگلها و
شنزارها، معادن و زمينهاى به دست آمده از دشمن بدون جنگ، اراضى موات، زمينهاى
مربوط به پادشاهان، ارث بدون وارث):
[1] . «انفال» جمع «نفل» به معناى زيادى است. به نمازهاى مستحب،
«نافله» مىگويند به سبب اينكه اضافه بر واجبات است، به همين جهت در روايات تعميم
داده شده است، چنانكه امام صادق عليه السلام انفال را به درّهها، كوهها، جنگلها،
معادن، سرزمينهايى كه بدون جنگ به دست مسلمانان بيفتد، زمينهاى موات كه صاحبان
آنها كوچ نموده و زمينهاى ملّى كه سلاطين به خود اختصاص دادهاند، تفسير كردهاند.
(تفسير نورالثقلين، ج 2، ص 121، ح 21؛ وسائلالشّيعه، ج 9، باب 1، ص 534، ح 32)
[2] . مراد از «انفال» غنايم است كه اختيار آن مختصّ به خداوند و
پيامبر صلى الله عليه و آله و امام بعد از آن حضرت و يا كسى است كه از سوى امام
تعيين شده، باشد. (زبدةالبيان، ص 284)
[3] . در روايات رسيده از اهلبيت عليهم السلام انفال به موارد ذكر
شده تفسير شده است. (وسائلالشّيعه، ج 9، ص 523)
[4] . «راعنا» در زبان يهود، ناسزايى زشت بود كه در پنهان درباره
رسول خدا صلى الله عليه و آله بهكار مىبردند. (روحالمعانى، ج 1، جزء 1، ص 650)