حجر در لغت به معناى منع است[1] و محجور در [اصطلاح] شرع، كسى است كه از تصرّف در مالش منع شده باشد.[2] همين معنا در اينجا مورد نظر است.
در اين مدخل از آياتى همانند
«لاتؤتوا السّفهاء أموالكم»،
«عبداً مملوكاً لايقدر على شىء»،
«فإن كان الّذى عليه الحقّ سفيهاً» و
«وابتلوا اليتمى حتّى إذا بلغوا النّكاح» استفاده شده
است.
عوامل حجر
1. بردگى
1. بردگى، عامل محجور بودن از هرگونه استقلال مالى و غير مالى، بدون
اجازه مولا: