چشمه به معناى جايى از زمين است كه از آنجا آب جوشد و روان شود.[3] در اين مدخل از واژههاى «عين» و مشتقّاتش،
«ينبوع»، «ينابيع»،
«سَرِىّ» و از جملههاى بيانكننده اين معنا مانند
«هذا مغتسل بارد و شراب» استفاده شده است.
[1] . «زلق» به معناى لغزيدن و «ليزلقونك بأبصارهم» يعنى تاتو را
با چشمانشان آزار برسانند، پس تو را از مقامى كه خدا برايت قرار داده بلغزانند.
(لسانالعرب، ج 6، ص 70، «زلق»)
[2] . برخى گفتهاند: آيه «و من شرّ حاسد ...» شامل «عائن» [كسى كه
با چشم آسيب مىرساند] هم مىشود، زيرا چشم زخم، نوعى از حسد نفسانى است كه هنگام
مشاهده چيزى كه در نظر شور چشم، زياد و تعجّببرانگيز است محقّق مىشود. (الميزان،
ج 20، ص 393)