إِنَّ هؤُلاءِ لَيَقُولُونَ إِنْ هِيَ إِلَّا مَوْتَتُنَا
الْأُولى وَ ما نَحْنُ بِمُنْشَرِينَ وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ
وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ ما خَلَقْناهُما إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لكِنَّ
أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ.[1]
دخان (44) 34 و 35 و 38 و 39
نيز--) همين مدخل، حقّانيّت جهان
جهانبينى
--) شناخت
جهانگردى
--) سياحت
جهر و اخفات
--) نماز
جهل
جهل، نقيض دانش و آگاهى [نادانى و ندانستن]
[2] و بر سه قسم است: 1. خالى بودن نفس از علم كه معناى اصلى جهل است؛
2. اعتقاد به چيزى برخلاف آنچه كه هست؛ 3. انجام دادن كارى برخلاف آنچه كه بايد
انجام شود.[3] در اين مدخل از مشتقّات «جهل» و نيز از عباراتى كه مفيد نفى علم
است، مانند: «بغير علم»، «لايعلم»، «لايعلمون» و «ليس لهم به علم» استفاده شده است.
اهمّ عناوين: آثار جهل، جاهلان، جهل انسان، جهل به اسرار، جهل به
ايمان، جهل به پاداش، جهل به جهنّم، جهل به خدا، جهل به شب قدر، جهل به عذاب، جهل
به قيامت، زمينههاى جهل، مبارزه با جهل.
آثار جهل
1. احساس امنيّت
1. احساس امنيّت مشركان در پناه بتها، زاييده جهل آنان: