آب، معادل فارسى «ماء» است. واژه «ماء» در قرآن كريم در مواردى
متفاوت به كار رفته است. أ. آبهاى متعارف، مانند آب باران، آب چاه و ...، ب.
نطفه، ج. آبهاى عالم آخرت. با توجّه به اينكه از آب به صورت اطلاق، همان معناى
متعارف به نظر مىآيد، برداشتها در محدوده همين معنا انجام گرفته و دو بخش ديگر،
به محلّ خود ارجاع شده است. در اين مدخل از واژههاى «بحر»، «سرى»، «سقى»، «عين»،
«غسل»، «غرق»، «غيث»، «ماء»، «مشرب»، «مدرار»، «معين»، «نهر» و «وَدْق» استفاده
شده است.
اهمّ عناوين: آب آشاميدنى، آب جارى، آب چشمه، آب خارقالعاده، تشبيه
به آب، منابع آب، نقش آب.
آب آشاميدنى
1 درخواست آب آشاميدنى از سوى موسى (ع) براى بنىاسرائيل:
و إذ استسقى موسى لقومه ... قد علم كلّ أناس مشربهم ....
بقره (2) 60
2 بنىاسرائيل، درخواستكننده آب آشاميدنى از موسى (ع):
... و أوحينا إلى موسى إذ استسقله قومه ... قد علم كلّ أناس
مشربهم ....
اعراف (7) 160
3 آب آشاميدنى، رزق الهى:
و إذ استسقى موسى لقومه ... كلوا و اشربوا من رزق اللَّه ....
بقره (2) 60
4 جوشيدن آب آشاميدنى براى بنىاسرائيل از چشمه سنگى:
و إذ استسقى موسى لقومه فقلنا اضرب بعصاك الحجر فانفجرت منه
اثنتا عشرة عينا قد علم كلّ أناس مشربهم ....
بقره (2) 60
... و أوحينا إلى موسى إذ استسقله قومه أن اضرب بعصاك الحجر
فانبجست منه اثنتا عشرة عينا قد علم كلّ أناس مشربهم ....
اعراف (7) 160
5 سهميهبندى آب آشاميدنى در ميان بنىاسرائيل:
و إذ استسقى موسى لقومه فقلنا اضرب بعصاك الحجر فانفجرت منه
اثنتا عشرة عينا قد علم كلّ أناس مشربهم ....
بقره (2) 60
... و أوحينا إلى موسى إذ استسقله قومه أن
اضرب بعصاك الحجر فانبجست منه اثنتا عشرة عينا قد علم كلّ أناس
مشربهم ....
اعراف (7) 160
6 سهميهبندى آب آشاميدنى ميان قومثمود و ناقه صالح: