از سلطه و احاطه خداوند بهكار رفته
[1] و در اين مدخل همين معنا مورد نظر است.
1 خداوند آخذ و مسلط بر همه جنبندگان:
إنّى توكّلت على اللّه ربّى وربّكم مّا من دابّة إلّاهو ءاخذ
بناصيتهآ إنَّ ربّى على صرط مّستقيم.
هود (11) 56
2 توجه و باور به آخذ بودن خداوند (سلطه و قدرت الهى) موجب توكل بر
خداوند:
إنّى توكّلت على اللّه ربّى وربّكم مّا من دابّة إلّاهو ءاخذ
بناصيتهآ إنَّ ربّى على صرط مّستقيم.
هود (11) 56
3 اعتقاد به آخذيت و سلطه خداوند بر تمامى جنبندگان عامل نهراسيدن
هود (ع) از مكر مخالفان:
قالوا يهود ...*
... قال ... أنّى برىء مّمّا تشركون* من دونه فكيدونى جميعا ثمّ لاتنظرون* إنّى توكّلت على اللّه ربّى وربّكم مّا من دابّة إلّا هو ءاخذ
بناصيتهآ ....
هود (11) 53- 56
4 رفتار عادلانه و حكيمانه خداوند به جنبندگان عالم در عين آخِذيت
و قدرت بىپايان:
إنّى توكّلت على اللّه ربّى وربّكم مّا من دابّة إلّاهو ءاخذ
بناصيتهآ إنَّ ربّى على صرط مّستقيم.[2]
هود (11) 56
آخِر
آخر از اسماى الهى و به معناى باقى، ابدى، فناناپذير است.
اميرالمؤمنين (ع) مىفرمايد: اول است قبل از هر چيز كه قبل از او چيزى نيست، آخِر
است بعد از هر چيز كه بعدى براى او نيست.
[3] امام صادق (ع) مىفرمايد: اول است بدون اينكه موجودى قبل او باشد و
آخرى است بىپايان بدور از صفات مخلوقات ... آخرى است كه همواره ثابت است بدون
اينكه زمان و نهايتى براى او بوده باشد. [4] 1 آخِر از اسماى الهى:
هو الأوّل والأخر والظَّهر والباطن وهو بكلّ شىء عليم.
حديد (57) 3
2 عالم بودن خداوند جلوهاى از ابديت و آخريت او:
هو الأوّل والأخر والظَّهر والباطن وهو بكلّ شىء عليم.
حديد (57) 3
آخرالزّمان
آخرالزّمان واپسين دوران از دنيا است كه به قيامت مىپيوندد، در اين
مدخل دگرگونىهاى اجتماعى و فرهنگى مربوط به آن دوره و در بخش «اشراطالسّاعة»
تغييرات تكوينى آن بررسى مىشود. واژههاى مورد استفاده در اين مدخل، «آخرين»،
«مستأخرين» و سياق آيات است.
[1] مجمعالبيان، ج 5- 6، ص 259؛ الميزان، ج 10، ص 291.
[2] جمله «انّ ربى على صراط مستقيم» بدين معنا است كه خداوند به
بندگان خود ظلم و ستم نمىكند. (مجمعالبيان، ذيل آيه)