1- و انسان (وابسته شتابزدگى) به سراغ بدىها مىرود آن گونه كه نيكىها را
مىطلبد.
2- آيا آنها در قرآن تدبر نمىكنند يا بر دلهايشان قفل نهاده شده است؟!
تفسير و جمعبندى
* قفلهاى سنگين بر دلها!
در نخستين آيه به يكى از علل مهم
بىايمانى كافران كه عدم مطالعه كافى در امور است اشاره مىكند، مىفرمايد: آنها
به خاطر دستپاچگى و عجله و عدم دقت و تدبر در امور، گاه چنان به دنبال بدىها
مىشتابند كه گويى به دنبال خيرات و سعادتها مىروند، چنان به سوى پرتگاه پيش
مىروند كه گويى بهترين محل امن و امان است، و چنان به سوى ننگ و عار مىدوند كه
گويى مسير افتخار است.
يعنى عجله و سطحى نگرى و ترك تدبر حجاب بر درك و ديد آنها مىافكند، تا آنجا
كه بدى را نيكى، و بدبختى را خوشبختى، و بيراهه را صراط مستقيم مىپندارند.
در تفسير «الميزان» آمده است كه منظور از عجول بودن انسان اين است كه هرگاه
چيزى را مىطلبد با خونسردى به سراغ آن نمىرود و پيرامون جهات صلاح و فساد آن
انديشه و تفكر نمىكند، تا جهات خير آشكار گردد و آن را طلب كند، بلكه به محض
اينكه چيزى توجه او را به خود جلب مىكند بىمطالعه به دنبال آن مىرود، و چه بسا
شر است و زيان مىبيند، انسان عجول نمىتواند فرقى ميان خير و شر بگذارد و چنان به
باطل هجوم مىبرد كه گويى