هنگامى كه انسان گناهى مىكند نقطه سياهى در قلب او ظاهر مىگردد، اگر از آن
گناه خوددارى كرده و استغفار و توبه كند صيقل داده مىشود، اما اگر مجدداً ادامه
داده، گناه را تكرار كند، آن نقطه سياه زيادتر مىشود، تا تمام قلبش را فرا گيرد،
و اين همان زنگارى است كه خداوند در كتابش ذكر فرموده است: «كَلّا بَلْ رانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ»[1]
2- در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم كه فرمود:
پدرم مىفرمود: چيزى بدتر از گناه قلب را فاسد نمىكند، قلب تحت تأثير گناه
واقع مىشود و تدريجاً گناه در آن اثر مىگذارد تا بر آن غالب گردد، در اين هنگام
قلب وارونه مىشود و بالاى آن پايين قرار مىگيرد!» [2]
بديهى است منظور از وارونه شدن قلب دگرگون شدن حس تشخيص آدمى است، تا آنجا كه
بر اثر انس به گناه زشتىها را زيبايى، و اعمال حسنه و زيبا را زشت مىبيند، و اين
خطرناكترين مرحله است.
[1]. تفسير قرطبى، جلد 10، صفحه 7050-
روحالمعانى، جلد 30، صفحه 73- تفسير فخر رازى، جلد 31، صفحه 94.