responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 292

درخشندگى آن فلز است.

بعضى نيز آن را به معناى «سلطه» چيزى بر چيز ديگر» يا «افتادن در حادثه‌اى كه راه خلاصى از آن نيست» تفسير كرده‌اند.

و لذا به شراب نيز «رَيْنه» گفته‌اند چرا كه بر عقل آدمى چيره مى‌شود. [1]

* «وَقْر» بر وزن (عقل) به معناى سنگينى گوش است به طورى كه انسان به زحمت چيزى را بشنود.

* «وِقْر» بر وزن (فِكر) به معناى هرگونه سنگينى است كه بر پشت يا روى سر انسان قرار مى‌گيرد، و به بارهاى سنگين «وقر» مى‌گويند، و به همين دليل افراد صاحب عقل و متين را صاحب‌ «وقار» مى‌نامند.

* «غِشاوَة» به معناى هر چيزى است كه شى‌ء ديگرى را بپوشاند، و لذا به پرده، غشاوه گفته مى‌شود، و قيامت را از اين جهت‌ «غاشيه» گفته‌اند كه وحشت و اضطراب ناشى از آن همه را مى‌پوشاند، و نيز به تاريكى شديد شب كه همچون پرده‌اى بر صفحه زمين مى‌افتد «غشاوه» مى‌گويند اين واژه به‌ «خيمه» نيز اطلاق مى‌گردد.

* «اكِنَّه» جمع كِنان (بر وزن زيان) در اصل به معناى هرگونه پوششى است كه چيزى را با آن مستور كنند ( «كِنّ» بر وزن جِنّ) به معناى ظرفى است كه چيزى را در آن محفوظ مى‌دارند، و به خانه و هر چيز كه انسان را از سرما و گرما حفظ كند، اطلاق شده است، افتادن «اكِنّه» بر قلب‌ها به معناى سلب قدرت تشخيص است.

* «غلف» (بر وزن قفل) جمع‌ «اغلف» از ماده «غلاف» به معناى پوشش شمشير و يا اشياى ديگر است، و «قلوب غلف» اشاره به دل‌هايى است كه قادر به درك واقعيت نيست، گويى در غلافى فرو رفته است.

* «نَطْبَع» از ماده‌ «طَبْع» در اصل به معناى نقش زدن بر چيزى است، و لذا در مورد ضرب سكه‌هاى پول و نقشى كه بر آنهاست به كار مى‌رود، و به مهرهايى‌


[1]. تفسير فخر رازى، ذيل آيه 14، سوره مطففين والمنجد ماده رين.

نام کتاب : پيام قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 292
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست